عشقم آرمان عشقم آرمان، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 13 روز سن داره

نفس ماما

آبرو ریزی آرمان در هتل پارس

1391/4/9 2:47
نویسنده : مامانی
312 بازدید
اشتراک گذاری

گلم جمعه بابا بزرگ گفت نهار بریم بیرون نزدیک رفتنمون که شد لباسهاتو عوض کردمم هم شیر خوردی هم فرنی سیر سیر شدی یه شیشه شیر هم با خودم بردم که اگر گرسنه شدی بدم بخوری تو هتل سر میز غذا اول آروم بودی اما بعدش گارسون تا غذارو آورد همچنان داد میزدی میچریدی میخواستی میزو بهم بریزی که متوجه شدم گوجه کبابی تو بشقابم نیست یکدفعه دستتو دیدم پر از برنج و گوجه هست میخواستی همه رو درسته بخوری همه برنج رو ریختی رو میز و شروع کردی به فریاد کشیدن تا بلاخره بابا بزرگ سریعتر  از همه نهار حورد اومد تورو برد بیرون که ما بتونیم راحت غذامونو بخوریم اما همچنان چشمت به میز ما بوددددددددددددددددددددد

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نفس ماما می باشد