عشقم آرمان عشقم آرمان، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 21 روز سن داره

نفس ماما

سفر مامانی به مشهد

1394/6/23 10:19
نویسنده : مامانی
514 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عشق من پسر نازم که برا خودش مردی شده آرمان جون ببخش خیلی وقته به وبلاگت سر نزدم و خیلی هم مطلب برای نوشتن دارم  فعلا امروز اولین روزیه وقت آزاد پیدا کردم سه چهار ماه بیشتره گیر درس خوندنم و بلاخره خدا قسمت کرد این امتحان رو توی شهر مشهد بتونم بدم  باورم نمیشه که چطوری یکباره جور شد من و خاله یلدا بتونیم یه سفر مشهد بریم البته یه جریان ناراحت کننده پیش اومد اما همون جریان باعث شد که سفر مشهد برام مهیا بشه و خدارو هزاران هزاران مرتبه شاکرم ...توی این مشکلاتی که یکساو چندماهی میشه گرفتارم بارها شد دلم هوای امام رضا رو کرد که برم و کمی شاید آروم بگیرم که قسمت نمیشد اما این امتحان باعث شد برای اولین بار پابوس امام رضا برم ...دوشنبه منو خاله یلدا با پرواز از اهواز به مشهد رفتیم و جمعه برگشتیم تو هم پیش عزیز جون موندی ...عزیز میگه مرتب سراغ منو میگرفتی بیتابی میکردی و آروم میشدی اما مجبور بودم تنهات بزارم و برم هم برا آزمون داشتم میرفتم هم پنجشنبه صبح باید میرفتی پیش پدرت انشالله سفر بعدی حتمن میبرمت من حتی موقع دادن آزمون بیشتر حواسم به تو پسر گلم بود تا وقتی میشنیدم آرومی خیالم راحت بود اما بیتابی که میکردی دلم به درد میومد خلاصه مامان امتحانشو عالی داد این سفر برای من یک سفر معمولی نبود واقعا امام رضا طلبید جوری که اصلا شوکه شدم اخه جریان داره هیچ وقت اون لحظه ایی که وارد حرم شدم رو از یاد نمیبرم قشنگترین لحظه عمرم بوددد خدا قسمت کنه بازم بتونم برم به اندازه ایی که تو رفتن خوشحتا بودم موقع برگشت سخت و تلخ بود ادم دلش نمیومد خداحافظی کنه خیلیییییییی هم با امام رضا درد دل کردم سبک سبک برگشتم اهواز خدارو برای همه این اتفاقات خوب شاکرم خداییش به منو خاله یلدا خیلی خوش گذشت انشالا که حاجتم رو از امام رضا بگیرم  آمین

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نفس ماما می باشد